گرامیداشت نخستین قیام به خونخواهی امام حسین(ع) توسط مردم سیستان

نامه دکتر محمدحسین رجبی دوانی به مقام معظم رهبری در موضوع گرامی داشت نخستین قیام

نامهنامه

قیام و تایید امام سجاد(ع)

 

 

داستان نخستین قیام به خونخواهی امام حسین (ع) توسط مردم سیستان با استفاده از منابع تاریخی


مردم سیستان که در ارادت به اهل‌بیت سابقة درخشانی داشته‌اند و با وجود فشار حاکمیت اموی بر اجرای بخشنامه لعن حضرت علی(علیه¬السلام) بر منابر جهان اسلام از سال 41 تا 99 هجری، زیر بار این عمل ننگین نرفتند، و به تقابل با بنی‌امیه پرداختند به گونه‌ای که حکومت بنی‌امیه برای حفظ آرامش در این منطقه پیمان‌نامة صلح با مردم سیستان مبنی بر عدم لعن امیرالمؤمنین بر منابر می¬بندد(1)  و در سال 45 نیز حاکم سیستان را بخاطر عدم لعن بر خطبه های سیستان تهدید می کنند.(2)  ماههای اولیه سال 61 هجری خبر شهادت امام حسین(علیه السلام) و یاران او در کربلا به مردم سیستان می‌رسد و با رسیدن این خبر به آنها اعتراض مردمی علیه یزید بن معاویه و عبید الله بن زیاد شروع می شود(3)  حمایت عباد بن زیاد از عملکرد برادرش، عبیدالله _که رابطه دوستانه با وی داشته(4) _ و اعتراض مردم علیه عاملان این واقعه موجب شکاف بیشتر بین مردم با حاکمیت بنی‌امیه می‌شود و از این رو قیام‌های متعددی علیه حکومت به خونخواهی واقعه کربلا صورت می‌گیرد، خبر نا امنی در سیستان به یزید می‌رسد، از طرفی افشاگری‌های حضرت زینب(سلام الله علیها) و امام سجاد(علیه السلام) و احتمال گسترش اعتراضات علیه حاکمیت در جهان اسلام سبب شد یزید برای حفظ آرامش جامعه، عبیدالله را مسبب قتل امام حسین(علیه السلام) معرفی کند. و یزید، ابن مرجانه را لعنت می‌کرد و می‌گفت: ابن زیاد مرا با کشتن حسین(علیه السلام) منفور مسلمانان قرارداد و بذر عداوت آنان را با من در قلبشان کاشت؛ و چون کشتن حسین(علیه‌السلام)برای مردم گران آمده همگان اعم از خوب و بد مرا دشمن می‌دارند.(5)  و با این شگرد خود را به ظاهر بری الذمه کرد.
    دامنه اعتراض به قتل حسین توسط عبیدالله به خانواده زیاد نیز ‌رسید ازجمله عثمان بن زیاد، برادر عبیدالله، گفت : «به خدا دلم می‌خواست در بینی هر یک از بنی زیاد تا به‌روز رستاخیز، حلقه مهاری بود، اما حسین(علیه السلام)  کشته نشده بود.» و عبیدالله بر این گفتة وی اعتراض نکرد.(6)  و مرجانه، مادر عبیدالله، نیز از معترضین به عمل عبیدالله بود.(7)  یکی از فرزندان زیاد که با عبیدالله و عباد تفاوت فکری و دشمنی شدید داشت سلم بن زیاد است.(8)
    در زمانی که سلم بن زیاد (که سابقه حاکمیت بر سیستان را داشته است و با روحیات آنها نیز آشنا بود)(9)  در شام بود پیش یزید بن معاویه رفت. در این وقت بیست و چهارساله بود. یزید به او گفت: «ای ابو حرب(کنیه سلم بن زیاد) کار برادرانت عبدالرحمن و عباد را به تو می‌دهم. گفت: هر چه امیر مؤمنان خواهد. گوید: پس او را به ولایت سیستان و خراسان منصوب کرد...(10)  از این رو یزید برای خاموش کردن اعتراضات حاکمیت سیستان و خراسان را از عبید الله بن زیاد (حاکم بصره) که دخیل در شهادت امام حسین بوده سلب می‌کند و سلم بن زیاد را به‌عنوان حاکم سیستان و خراسان منصوب می-کند.
وقتی خبر عزل عبیدالله از حاکمیت بر سیستان و خراسان به وی می¬رسد عبید الله کسی را نزد یزید فرستاد و پیغام داد که من نسبت به سلم با وفاتر بودم و بیشتر خدمت کردم و من خود می روم و با کافران و ترکان جنگ می کنم» اما یزید به دلیل اینکه عبیدالله با کشتن حسین فتنه آشوب را بر افراشته است و نمی تواند با جنگ آرامش را ایجاد کند در جواب پیغام او گفت: سلم برای من بهتر از تو است.(11)
سلم با هماهنگی یزید بن معاویه، برادر خویش، یزید بن زیاد، را که همسو با وی بود، به حاکمیت سیستان انتخاب کرد.(12)
«عبیدالله بن زیاد به برادرش عباد، که دوستدار وی بود نامه نوشت(13)  و ولایتمداری سلم را به او خبر داد.
عباد که امیدی بر ماندن بر حکومت سیستان نداشت وقتی اطلاع یافت که سلم به سیستان حرکت کرده است در اوایل سال 62 هجری در محرم یا صفر هر چه از بیت‌المال دستش بود میان غلامان خویش تقسیم کرد مقداری اضافی آمد دیگران داد و از سیستان خارج شد.(14)  و سیستان بدون حاکم می‌شود و حدود 15 روز(15)  می¬گذرد در کوههای نزدیک جیرفت شب هنگام عباد اطلاع می¬یابد که سلم آنجاست. کوهی میانشان فاصله است و چون علاقه ای به دیدن سلم نداشتند و از آنجا بگذشتند. در آن شب یک هزار غلام عباد را همراهی می کردند که دست‌کم با هریک از آنها ده هزار درهم بود.(16)¬  سلم حدود 15 روز بعد به سیستان می‌رسد به سیستان می¬رسد. به دلیل آشنایی مردم سیستان با سلم و تفاوت فکری وی با عباد و عبیدالله موجب می¬گردد که مردم سیستان پذیرای او باشند و وقتی سلم بن زیاد یزید بن زیاد برادرش را به سیستان می گمارد و او با مردم به نیکی رفتار می‌نمود.(17)
این اقدام بی نظیر سیستان تنها قیام مردمی به خونخواهی امام حسین(علیهالسلام) در ایام حکومت یزید در جهان اسلام بود و افتخاری است برای ایرانیان و خصوصاً مردم سیستان که در تاریخ ثبت شده است.
منابع در ادامه مطالب

تمجید مردم سیستان توسط میرزا زین العابدین شیروانی از علمای قرن ۱۳
















































































 

  • ۱۹

سخنرانی علامه امینی صاحب کتاب الغدیر مبنی بر دستور لعن امیرالمومنین توسط بنی امیه در جهان اسلام جز در سیستان

 

 

تائیدیه قیام مردم سیستان توسط دکتر عباس احمدوند دانشیار تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی تهران

Mehdi♤~♤, [23.01.21 10:52] [ Photo ] تائیدیه قیام مردم سیستان توسط دکتر عباس احمدوند دانشیار تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی تهران
 

نوحه عربی مرتضی آل کثیر

 

تجلى من سماءِ الطفِ مصباحا
و یحمِلُ من شُعاعِ النحرِ ألواحا
حسین  التضحیاتِ بنوره لاحا
و قیلَ إقرء و جبریلُ السماء صاحا

حسینا وا حسینا وا حسینا

لقد سارَ الحسینُ لیُصلِحَ الناسا
و  کانَ الحقُ فی عینیهِ مقیاسا
و  أعطى  رایةَ الإسلامِ عباسا
فشّعَ لهُ بأرضِ الطفِ نبراسا

حسینا وا حسینا وا حسینا

قضى سبط النبی و خیر انصارِ
و دمعٌ ظل من عینِ السما جاری
و بات الثار یحرق قلب الأحرارِ
و فی سستان رفة رایة الثارِ

حسینا وا حسینا وا حسینا

سیبقی رأسه المقطوع عنوانا
و دمعٌ سالَ من عینیهِ قرآنا
الى أن یثأر المهدیُّ مولانا
ونلقى الله احراراً و یلقانا

شاعر: مرتضی آل کثیر

اولین قیام های مردمی به خونخواهی سیدالشهدا (ع) و یاران با وفای او

 



 

شعری از حجت الاسلام و المسلمین قاسم بختیاری



آزاده ایم و صبر و نجابت  مرامِ ماست
مردانه ایم و شَهد ولایت به  کامِ ماست
بنما سوال زِ سیستان ، چه فَخری نداشته !
در یاری حسین  یکیشان قیامِ ماست
هر زابلی که دید به عالم اسیر ظلم
بر یاریش تپید ، چه مُسنَد کلامِ ماست
این راه پر امید که لطفش مداوم است
فرمانده اش علیست که اول امام ماست

اولین قیام اثری ازدکتر محمد فاطمی منش

اولین قیام                                                

ای سیستان، شکوه همه خنده های صبح
ای آفتاب سایه نشین، زادگاه من                       

ای سرزمین خاطره های زلال و پاک
ای از تمام غربت دنیا، پناه من

می خواهم امشب از تو بگویم که روشنی
از مشرق نگاه تو پرنور می شود
جایی که زلف خیس فلک در میان آن
از صورت شکن شکنش دور می شود

می خواهم از تو رنگ بگیرد سروده ام
شیرین ترین تلالو باران به روزگار
ای مانده از هزار هزاران نبرد و رزم
بر سینه شکسته ایران، به یادگار

تو اولین قیام جهانی به روی ظلم
در روزگار خفتگی مردمان دون
آغاز یک نگاه پر از بغض و گریه ای
بر لاله های بی سر افتاده غرقه خون

شمعی که راه ظلمت شب را شکافتی
نوری که در نهایت باران گریختی
مردی که با تمام وجودت برای عشق
شمشیر برکشیدی و خونابه ریختی

وقتی وفا شکست و شهنشاه ملک دین
درگیر فتنه های پر از کین و ننگ شد
و پیکر مبارک و پاکش غریق خون
در زیر سم اسب، اسیر خدنگ شد

آن گه که زینب علی آن کوه صبرها
رسوا نمود هیبت شیطان کینه را
و ایستاد و لرزه درانداخت بر ستم
سرداد نغمه های عطشناک سینه را
یک عده خواب رفته و با ذلتی سترگ
فریادهای اهل حرم را فروختند

مانند جغدهای خرابات کاخ ها
ماندند زیر ظلم و قلم را فروختند

گشتند بی تفاوت و بستند دیده را
گفتند: زنده ماندن ما در سکوت ماست
با زر بساز و ذلت خود را قبول کن
اصلا حسین کیست؟ یم کربلا کجاست؟

اما میان معرکه تنها تو سیستان
دریا شدی و بر تن این جور تاختی
تا مرز مرگ رفتی و با غیرتی تمام
دیوار پر سکوت ستم را شکافتی

گفتی: کجای ملک جهانید ناکثان؟
کشتند روشنای سپید حضور را
بردند مقتل و به شقاوت شکافتند
نای عزیز حضرت زیبای نور را

گفتی: سکوت مرگ بر این ننگ آدمی
کاین گونه غیرت هممان را ربوده است
بر قامت زمین خدا، نرم و بی صدا
آزادگی، شرافتمان را زدوده است

با مردمان مرد خود از جان گذشته و
خونخواه آفتاب زمین و زمان شدی
با سرکشی علیه یزید و امیر او
بر امت رسول خدا، جان فشان شدی

روحی جدید و تازه دمیدی به مردگان
تا از خیال خام زمستان، رها شوند
تا چشم های خفته دوران، شکوفه بار
با ابرهای سبز بهار، همنوا شوند

مختارهای دور زمان، جمله گفته اند
خط حسین از دل ایران شروع شد
یعنی که سیستان و قیامش، نخست بار
سرمنشإ ظهور قشنگ طلوع شد.

دکتر محمد فاطمی منش

۱ ۲ ۳
نخستین قیام به خونخواهی امام حسین(ع) توسط مردم سیستان
پیوندها
درباره قیام
  • مردم سیستان که ارادت خود را به امیرمومنان علی بن ابی طالب(علیه السلام) را در صحنه عمل نشان دادند و با وجود فشار بر این مردم ولایتمدار توسط عمال بنی امیه لب به لعن حضرت علی(علیه السلام) نگشودند و در این راه حاکم اموی را تهدید کردند و عهدنامه ای با بنی امیه مبنی بر عدم لعن در این منطقه بستند. بعد چند ماه از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش خبر به مردم سیستان می رسد و این مردم اقدام به اعتراض و قیام هایی علیه بنی امیه می کنند و موجب می شود که در اوایل سال 62 هجری عباد بن زیاد برادر عبیدالله بن زیاد از سیستان خارج شود و مدتی سیستان بدون حاکم می گردد. این وبلاگ به بررسی این قیام بی نظیر و گرامیداشت واقعه در 25 محرم می پردازد.
Designed By AmirSarani Powered by SanpProject